جدول جو
جدول جو

معنی علی الاطلاق - جستجوی لغت در جدول جو

علی الاطلاق
مطلقاً، عموماً، بدون قید، بی شرط
تصویری از علی الاطلاق
تصویر علی الاطلاق
فرهنگ فارسی عمید
علی الاطلاق
(کَ کَ دَ)
عموماً. بنحوی که شامل همه گردد. (ناظم الاطباء). بی قید. بی شرط.
- حکیم علی الاطلاق، خدای تعالی.
- سلطان علی الاطلاق،خدای تعالی.
- قادر علی الاطلاق، خدای تعالی
لغت نامه دهخدا
علی الاطلاق
آزادانه آسوده، به گونه همادی عموما: عامه مردم پندارند که شعر متکلف علی الاطلاق آن باشد، بدن قید بی شرط. یا حکیم علی الاطلاق. خدای تعالی. یا سلطان علی الاطلاق. خدای تعالی. یا قادر علی الاطلاق. توانا برهرکار خدای تعالی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حکیم علی الاطلاق
تصویر حکیم علی الاطلاق
ذات باری تعالی
فرهنگ فارسی عمید
(خوَرْ / خُرْ دَ)
اتفاقاً. تصادفاً. بطور اتفاقی. اتفاق را. از اتفاق. برحسب تصادف، متفقاً. متحداً
لغت نامه دهخدا
(دِ رِ عَ لَلْ اِ)
صاحب قدرت بر هر کاری. (آنندراج) (غیاث). توانا بر هر چیز و این وصف غالباً در مورد باریتعالی عز اسمه بکار رود: خداوند قادر علی الاطلاق
لغت نامه دهخدا
تصویری از علی الاتفاق
تصویر علی الاتفاق
رویدادی پیشامدی اتفاقا تصادفا
فرهنگ لغت هوشیار